دارن هاردی، ناشر و دبیر تحریریه مجله موفقیت، متولد ۱ فوریه ۱۹۷۱ در امریکا ست. حدود شانزده سال است که جزو سرآمدان صنعت موفقیت و پیشرفت شخصی ست. دارن، نتیجه به کار بردن همان اصولی ست که خودش در اثر مرکب از آن بهرهبرداری میکند.
بهعنوان یک کارآفرین، او در هجدهسالگی درآمدی بالغبر یکمیلیون دلار در سال رسید. در بیستوهفتسالگی مالک شرکتی با درآمد سالانه ۵۰ میلیون دلار بود. او هزاران کارآفرین را راهنمایی کرده، به بسیاری از شرکتها و موسسههای بزرگ مشاوره داد و عضو هیئتمدیره چندین شرکت مختلف و سازمانهای غیرانتفاعی متعدد است.
داردن، بهعنوان ناشر و دبیر تحریریه مجله موفقیت، در موقعیت منحصربهفردی قرار دارد که میتواند با کارشناسان پیشرو و برجسته در حوزه موفقیت و پیشرفت شخصی مصاحبه کند و بر این لیست بیفزاید بسیاری از برترین مدیران عامل، کارآفرینان تحولآفرین، ورزشکاران فوق ستاره، هنرمندان برجسته و قهرمانان المپیک که در این مصاحبهها از رازهای موفقیت فوقالعاده آنها پرده برمیدارد و آن را در اختیار عموم قرار میدهد.
اشتیاق و علاقه شدید دارن به موفقیت و پیشرفت شخصی، هسته اصلی کسبوکار و فلسفه زندگی او را تشکیل میدهد. او خودش را متعهد میبیند که به دیگران در دستیابی به تواناییهای بالقوهشان کمک کند تا زندگی غنیتر و کاملتری را تجربه کنند.
۳ مورد از تحسینهای این کتاب:
«فرمولی کلیدی برای داشتن یک زندگی فوقالعاده. این کتاب را بخوانید و به آن عمل کنید.»
جک کنفید، نویسنده کتاب سوپ جوجه برای روح
«اثر مرکب گنجینهای است از ایدهها برای رسیدن به موفقیتهای بزرگتر ازآنچه تاکنون به دست آوردهاید.»
برایان ترسی
«میخواهید بدانید برای موفقیت به چه چیزهایی نیاز دارید؟ همه جوابها در صفحات این کتاب نهفته است. اثر مرکب یک راهنمای عملی و شفاف برای موفقیت است.»
جان سی ماکسول، نویسنده کتاب و سخنران
نکات مهم فصل اول:
اثر مرکب در عمل.
در فصل اول این کتاب، دارن هاردی در مورد اصل مهم موفقیت یعنی ثبات و پایداری صحبت میکند.
او مهمترین عامل موفقیت خود را پدرش معرفی میکند و عنوان میدارد، «فلسفه اصلی پدرم این بود: مهم نیست چقدر باهوش هستید. چقدر مهارت دارید. باید نداشتن هوش، مهارت، تجربه یا تواناییهای ذاتی خود را با تلاش زیاد جبران کنید.»
اهمیت نداشت با چه مشکلی روبرو میشوم. او به من یاد داد که مشکل را با تلاش زیاد حل کنم.
فلسفه دیگر پدرم این بود: «آدمی باش که نه میگوید، باهم رنگ جماعت بودن، هیچ موفقیت بزرگی به دست نمیآید!»
نکته: «اثر مرکب»، از رازی پرده برمیدارد که در پشت موفقیت من وجود دارد. «اثر مرکب»، اصل به دست آوردن پاداشهای بزرگ از طریق مجموعهای از انتخابهای کوچک و هوشمندانه است.
گامهایی کوچک و بهظاهر ناچیز که در طول زمان انجام میشوند و یک تفاوت بنیادین ایجاد میکنند.
انتخابهای کوچک و هوشمندانه + پایداری در طول زمان = تفاوتهای بنیادین
طرز فکر ماکروویوی
دارن معتقد است، راز موفقیت، سختکوشی، نظم و ایجاد عادتهای خوب است. او ادامه میدهد: موفقیت یکشبه یک فریب است. برای به دست آوردن موفقیت حداقل به ۲۷ ماه زمان نیاز است.
درک اثر مرکب، شمارا از نتایج آنی رها میکند از این اعتقاد که موفقیت باید به همان سرعتی به دست آید که مثلا فست فود حاضر میشود. هنگامیکه شیوه کار اثر مرکب را فهمیدید دیگر خودتان را گول نمیزنید و برای راهحلهای سریع یا شانسی تلاش نخواهید کرد.
نکات مهم فصل دوم:
انتخابها
در فصل دوم این کتاب دارن توضیح میدهد که انتخابهایتان ریشه دست آوردهایتان در زندگی است. من در کتابم، پنج راز میخکوب کردن موفقیت دراینباره توضیحی کامل دادهام. دارن معتقد است: هر انتخابتان، رفتاری را شروع میکند که بهمرورزمان به یک عادت تبدیل میشود. اگر انتخاب بدی کنید، مجبورید از اول شروع کنید و انتخابهای جدیدی کنید که اغلب سختترند!
اگر انتخابی نکنید، درواقع شما انتخاب کردهاید که دریافتکننده منفعلی از هر چیزی باشید که سر راهتان قرار میگیرد.
درواقع شما انتخابهایی میکنید و بعد انتخابهایتان شمارا میسازند. هر تصمیمی هرچند کوچک و بیاهمیت، مسیر زندگیتان را عوض میکند.
هیچکس دوست ندارد چاق شود یا ورشکسته شود. ولی اغلب این عواقب، نتیجه مجموعهای از انتخابهای بد کوچک شماست.
نکته: ما باید مراقب انتخابهای تکراری، کوچک و بهظاهر بیاهمیتمان باشیم.
مسئولیت ۱۰۰ درصد!
دارن ادامه میدهد، در ۱۸ سالگی یاد گرفتم که اگر برای هر چیزی که تجربه میکنم مسئولیت کامل آن را بپذیرم، (بهطور کامل مسئولیت همه انتخابها و رفتارهایم را به عهده بگیرم) در این صورت قدرت در دستان خودم خواهد بود و همهچیز به من بستگی خواهد داشت.
خوششانسی
دارن ادامه میدهد، فرق بین ثروتمند افسانهای شدن با فقر و شکست در انتخابهای شما در زندگیتان نهفته است.
همه ما خوششانس هستیم. اگر سالم و تندرست هستید و کمی غذا در منزلتان دارد شما فردی خوششانس هستید.
چون فراتر از داشتن سلامتی و معاش برای زندگی، شانس به مجموعهای از انتخابها بستگی دارد.
فرمول خوششانسی: آمادگی (رشد فردی)+نگرش (باورها و طرز فکر)=فرصت (چیزهای خوبی که سر راه شما قرار میگیرد)+اقدام انجام دادن کاری درباره آن = شانس
سلاح سری شما: برگ برنده شما
فرمولی جادویی برای رسیدن به موفقیت!
اول: هر جنبه از زندگیتان را که میخواهید در آن به موفقیت بیشتری برسید، انتخاب کنید.
دوم: در ذهنتان جایی را تصور کنید که دران حضور دارید.
سوم: حالا جایی را تصور کنید که قرار است به آنجا برسید.
چهارم: حالا باید از انتخابهایی که شمارا از هدفتان دور میکند آگاه شوید و برای حرکت روبهپیشرفت، شروع به انتخابهای هوشمندانهای کنید.
برای این کار دفتر و قلمی بردارید. فرض میکنیم هدف شما کاهش ۸ کیلوگرم از وزنتان در مدت ۲ ماه است.
ابتدا باید هر غذای، تنقلات و هر نوشیدنی که دردهانتان میگذارید را یادداشت کنید. اگر قرار است فعالیت ورزشی را انجام دهید آن را هم یادداشت کنید. بدون هیچ تخلف و عذر بهانهای!
پنجم: سپس انتخابهای جدیدی که از هدفتان پشتیبانی میکند را شناسایی کنید و آن را به عادت تبدیل کنید. فصل بعدی در مورد ساختن عادتهاست.
به خاطر بسپارید!
ابتدا باید از انتخابهایی که شمارا از هدفتان دور میکند آگاه شوید و برای حرکت روبهپیشرفت، شروع به انتخابهای هوشمندانهای کنید.
به خاطر بسپارید!
زندگی شما محصول انتخابهای لحظهبهلحظه شماست!
نکات مهم فصل سوم:
عادتها
در فصل سوم کتاب، دارن هاردی به در مورد «عادتها» و شکلگیری آنها صحبت میکند.
او مینویسد: ۹۵ درصد از همهچیزهایی که احساس میکنیم، فکر میکنیم، انجام میدهیم و به آنها دست پیدا میکنیم درنتیجه یک عادت یاد گرفتهشده است.
انسانها با غرایز متولد میشوند و البته بدون هیچگونه عادتی! ما عادتها را در طول زمان پرورش میدهیم.
خصیصه مشترک افراد موفق، داشتن عادتهای خوب بیشتر نسبت به عادتهای بد است.
برای شروع، نیروی چرایتان را پیدا کنید!
اگر میخواهید پیشرفتی قابلتوجه در زندگیتان به وجود آورید، باید یک دلیل داشته باشید و برای اینکه خودتان را مجبور کنید که بخواهید تغییراتی ضروری به وجود آورید، چایی شما باید شمارا به هیجان آورد.
باید برای سالهای متمادی بلند شوید و تلاش کنید. تلاش کنید و تلاش.
بنابراین برای خود مشخص کنید که چه چیزی است که بیشتر از همه شمارا به حرکت درمیآورد؟
به خاطر بسپارید!
وقتی دلیلتان بهاندازه کافی بزرگ باشد، تقریبا هر کاری حاضرید انجام دهید.
اهداف
شما فقط به چیزهایی دست پیدا میکنید که در جستجویشان هستید! همه ما بهطور ذاتی مخلوقاتی جستجو کننده هدف هستیم.
مغز ما همیشه در تلاش است تا جهان بیرونی را با آنچه در جهان درونی خود میبینیم و انتظار داریم، تطبیق دهد.
بنابراین وقتی به مغزتان دستور میدهید در جستجوی چیزهایی باشد که خواهانش هستید، شروع به دیدن آنها میکنید.
وقتی اهدافتان را تعیین میکنید، چیزی جدید را برای جستجو و تمرکز به مغزتان میدهید.
به چه کسی تبدیل خواهید شد؟
وقتی هدفمان را پیدا کردیم، باید از خودمان بپرسیم، «به چه کسی تبدیل خواهم شد؟»
«اگر بزرگتر میخواهید باید انسان بزرگتری شوید. موفقیت چیزی نیست که تعقیبش کنید. چیزی که تعقیبش میکنید از شما فرار میکند؛ مانند تعقیب پروانهها. موفقیت چیزی است که آن را جذب میکنید؛ آنهم با شخصی که به آن تبدیل میشوید.»
بهبود خودتان
مانعی که بین شما و هدفتان قرار دارد، رفتار شماست. آیا لازم است انجام دان کاری را متوقف کنید؟
یا رفتاری جدید را شروع کنید تا با استفاده از اصل اثر مرکب، در یک مسیر درست قرار گیرید.
به خاطر بسپارید!
برای شما امری حیاتی است که کشف کنید کدام رفتارها مسیر منتهی به هدفتان را مسدود و کدام رفتارها شمارا در دستیابی به هدفتان یاری میکند؟
شما (انتخابها) +رفتار+عادت+مرکب شد= اهداف
پنج استراتژی برای ریشهکن کردن عادتهای بد
اول: ابتدا محرکهایی که باعث به وجود آمدن عادتهای بدتان میشوند را شناسایی کنید.
دوم: اطرافتان را از محرکها پاکسازی کنید.
سوم: عادتهای بدتان را با عادتهای خوب جایگزین کنید.
چهارم: برای خلاصی از عادتهای بدتان، گاهی لازم است آرام شروع کنید.
پنجم: برای خلاصی از عادتهای بدتان، گاهی لازم است یکباره و با جدیت شروع کنید.
شش استراتژی برای ایجاد عادتهای خوب
اول: خودتان را برای موفقیت آماده نگهدارید.
دوم: بهاضافه کردن فکر کنید، نه کم کردن.
سوم: کارهایتان را به فردی مورد اعتماد بگویید.
چهارم: یک همراه موفقیت پیدا کنید.
پنجم: رقابت و رفاقت ایجاد کنید.
ششم: بعد از رسیدن به پیروزیهایتان، هرچند کوچک، جشن بگیرید.اگر تمایل دارید نکات بیشتری در باره ایجاد عادت های خوب یاد بگیرید، این مقاله را میتوانید بخوانید: عادت های خوب را چگونه میتوان ایجاد کرد.
نکات مهم فصل چهارم:
تکانش بزرگ
شما با برداشتن یکقدم کوچک و انجام یک عمل در هر زمان، شروع میکنید. در روزهای اول سرعتتان آرام و آهسته است.
اما بهمحض اینکه عادت تازه شکلگرفتهتان، شروع به تاثیر گذاری کرد، تکانش بزرگ هم به شما ملحق میشود و موفقیت نتایجتان بهسرعت ترکیب میشود.
آیا تابهحال شگفتزده نشدهاید که چرا افراد موفق، به موفقیتهای بیشتری میرسند؟
ثروتمندان بیشتر ثروتمند میشوند؟ آنها به تکانش دستیافتهاند. شما هر وقت به تکانش برسید، بیوقفه شمارا روبهجلو میبرد.
نکته: چگونه میتوانید تکانش بزرگ را به زندگیتان فراخوانید؟
اول: انتخابها و تصمیمهای جدید بر اساس ارزشها و اهدافتان
دوم: به کار بستن آن انتخابها از طریق رفتارهای مثبت و سازنده
سوم: تکرار کافی آن رفتارهای مثبت و تبدیل آن به عادتهای کلیدی
چهارم: تبدیل رویهها و ریتمها به کارهای منظم روزانه
پنجم: ثابتقدم و پایدار بودن برای یک دوره طولانی (حداقل ۲۷ ماه)
سپس تکانش بزرگ به سراغتان خواهد آمد.
برخی از اهدافمان به این دلیل شکست میخورند که سیستم اجرایی مناسبی برای پیادهسازیشان نداریم.
برای حل این مشکل باید نگرشها و رفتارهای جدیدتان در رویههای روزانه، هفتگی و ماهانه گنجانده شوند تا باعث تغییرات واقعی و مثبت شوند.
به خاطر بسپارید!
یکرویه روزانه که بر اساس عادتهای خوب بناشده باشد، چیزی است که موفقترین افراد را از بقیه جدا میکند.
ریتمهای زندگی
وقتی افراد تلاش جدیدی را شروع میکنند، تقریبا در انجامش افراط میکنند. شما باید ریتمی را ایجاد و دنبال کنید که بتوانید آن را کامل، قطعی و بدون هیچ عذر و بهانهای در درازمدت انجامش دهید.
به خاطر بسپارید!
اثر مرکب، یا همان نتایج قطعی و روشنی که میخواهید در زندگیتان تجربه کنید، نتیجه انتخابها و کارهای هوشمندانهای است که مدام تکرار شدهاند.
مثل لاکپشت باشید، فردی که اگر زمان کافی به او بدهند، درنتیجه رفتارها و عادتهای مثبتی که باثبات و پایداری انجام میدهد، هرکسی را در هر رقابتی شکست میدهد.
نکات مهم فصل پنجم:
تأثیرات
تا اینجا از قدرت اثر مرکب، عادتها و انتخابهایتان با صحبت کردم. نکته مهم دیگر این است که حواستان باشد، نیروهای قدرتمند خارجی همروی انتخابها، عادتها و رفتارهایتان تاثیر میگذارند و شما معمولا از این تاثیرات بیخبرید.
سه نوع از این تاثیرات عبارتاند از:
ورودیها (مواردی که مغزتان را با آن تغذیه میکنید.) ارتباطها (آدمهایی که وقتتان را با آنها میگذرانید) و محیط (اطرافتان)
اول: ورودیها
بیشتر چیزهایی که دریافت میکنید، ناخودآگاه هستند. به همین دلیل کنترل چیزی که مغزتان دریافت میکند، پیچیده و دشوار است.
اما لازم است تا حد توان مراقب ورودیهایتان به مغز خود باشید. حداقل کار این است هرروز صبح مغزتان را از مطالب الهامبخش و استراتژیهای بهبود فردی پرکنید.
در طول روزبه صوتها و کتابهای بهبود فردی گوش دهید.
مراقب پیامهای تبلیغاتی که هدفشان فقط احساس کمبود در شماست باشید.
دوم: ارتباطها
جیم ران مدرس موفقیت فردی، نوشت: «ما به آمیزهای از ویژگیهای شخصیتی پنج انسانی تبدیل میشویم که بیشتر وقتمان را با آنها میگذرانیم».
ران توضیح میدهد: ما با توجه به انسانهای پیرامونمان میتوانیم بگوییم وضعیت سلامتی، نگرش و درآمدمان در آینده چگونه خواهد بود.
ران اعتقاد دارد؛ ما میتوانیم با بررسی آدمهای اطرافمان، کیفیت زندگی، طرز تفکر و میزان درآمدمان را بررسی کنیم. درواقع آدمهایی که زمانمان را با آنها میگذرانیم تعیین میکنند که در معرض کدام نگرشها و عقیدهها باشیم. درنهایت ما شروع میکنیم به الگوبرداری از آنها. ما بهتدریج میکوشیم همان غذایی را بخوریم که انسانهای پیرامونمان میخورند، همان چیزهایی را بخوانیم که آنها مطالعه میکنند. چیزهایی را تماشا میکنیم که آنها میبینند و همان لباسهایی را میپوشیم که آنها میپوشند. حتی مثل آنها صحبت میکنیم و بهتدریج همچون آنها میاندیشیم.
سوم: محیط
برخی مواقع ممکن است رویای درونیتان بسیار بزرگتر از آن محیطی باشد که در آن زندگی میکنید. در این شرایط لازم است از محیط خارج شوید تا هدفتان را تحقق بخشید. اگر یک درخت بلوط را در گلدان بکارید، وقتی ریشه هایش محدود شوند، رشدان متوقف میشود.
نهال بلوط برای تبدیلشدن به یک درخت بلوط بزرگ، فضای بیشتری میخواهد. شما هم همینطور!
نکات مهم فصل ششم:
شتاب بخشی
وقتی شرایط عالی باشد، همهچیز آسان است. هیچ حواسپرتی و مزاحمتی وجود ندارد. فریبها و وسوسهها برای رها کردن تلاش اغواکننده نیستند و هیچ مانعی قدمهای شما راست نمیکند.
اما وقتی مشکلی پیش میآید، وسوسه دست کشیدن به سراغ آدمی میآید.
این همان وقتی است که شما باید شایستگیتان را برای پیشرفت اثبات کنید. همانطوری که جیم ران گفت: «آرزو نکنید کهای کاش آسانتر بود، آرزو کنید خودتان بهتر بودید.»
به خاطر بسپارید!
رشد واقعی با تکرارهایی اتفاق میافتد که پس از رسیدن به نقطه محدودیت خود انجام میدهید.
نتایجتان را چند برابر کنید!
بهترین روش برای این کار این است که خودتان را بهعنوان سرسختترین رقیب خود در نظر بگیرید. هنگامیکه به نقطه محدودیت خود میرسید بالا و بالاتر بروید. همیشه بیشازحدی که دیگران از شما انتظار دارند انجام بدهید.
برای تلاش اضافی معمولا پول یا انرژی خیلی بیشتری نمیخواهید. جایی که میتوانید کمی بیشتر بروید، خودتان راکمی جلوتر هل بدهید. کمی بیشتر دوام بیاورید. کارتان را بهتر انجام دهید و فراتر از انتظار ظاهر شوید.
منبع: کتاب اثر مرکب، نوشته دارن هاردی




